
توسعه رهبری
گروه آرین سرمایه
گروه شرکتهای آرین در صنعت خودرو نامی شناخته شده است. زمانی که برای شرکت محترم آرین موتور و در پروژه توسعه مهارتهای رهبری دعوت شدیم، اینکه در صنعتی خط تولیدمحور و سنتی، دیدگاهی در این خصوص مطرح است تحسین ما را برانگیخت. پیشنهاد کردیم نیازسنجی عمیقی صورت گیرد تا بتوانیم برنامه توسعه ای ارائه نماییم که نیازهای مدیران لایه های مختلف را پاسخگو باشد و برای این امر، برنامه ای در غالب تسهیلگری و مشارکت و اتکا به خردجمعی را پیشنهاد کردیم.
پس از حسن اعتماد بخش محترم سرمایه های انسانی گروه، و تشکیل دو جلسه با حدود 40 نفر از مدیران لایه های میانی و ارشد در این گروه، برنامه اولیه ای پیشنهاد شد و منتخب آن توسط مدیران گروه، برای اجرا مصوب شد. این برنامه توسعه ای در تهران برای گروه از مدیران میانی و همچنین در خمین به عنوان مقر تولیدی شرکت که کارخانه در آن واقع بود، در طی 3 ماه به اجرا درآمد.
روما


مسئولیت در برابر پاسخگویی
مفاهیم «مسئولیت» (Responsibility) و «پاسخگویی» (Accountability) اغلب در ادبیات رهبری و حکمرانی بهجای یکدیگر به کار میروند، در حالی که این دو، مقوله هایی متمایز اما عمیقا به هم پیوسته هستند. درک این تمایز برای رهبران در تمام سطوح، از حکومتها و شرکتها تا سازمانهای غیرانتفاعی، امری ضروری است. مسئولیت به وظیفه و تعهد برای انجام کاری اشاره دارد، در حالی که پاسخگویی به الزام به پاسخ دادن در قبال عملکرد و نتایج آن وظیفه مربوط میشود. به بیان ساده، مسئولیت مربوط به «قبل» و «حین» عمل است و پاسخگویی مربوط به «بعد» از آن. در این مقاله با بهره گیری از نمونه های عملی، به تشریح این دو مفهوم، رابطه بین آنها، و پیامدهای نادیده گرفتن این تمایز حیاتی برای رهبران می پردازدیم.

پیمان دیانی
فعال و خبره حوزه مدیریت منابع انسانی و مشاوره مدیریت با تحصیلات علوم مدیریتی و روابط کار در ایران و ایالات متحده که در شرکتهایی مثل مخابرات و ارتباطات سیار و در بخش خصوصی در شل،نوکیا زیمنس، انرژی دانا و کاله نیز اشتغال داشته است.
گفتمانی نو در حوزه رهبری-بحث مقدماتی
بارها گفته و نوشته ام که رهبری، ضرورت اصلاح دنیای بهم ریخته و تاریک و پر از نابسامانی امروز ما و امری حیاتی بخصوص در زمینه گفت و گوهای ما یعنی در حوزه سازمان و کسب و کار است. به علاوه بارها گفته ام و نوشته ام که بخصوص در سطح عالی رهبری، ضرورت بازگشت به خویشتن و بازنگری و آغاز از خود، زیربنای آن است. اخیرا با گفتمانی متفاوت آشنا شده ام و چند سالی است مشغول مطالعه حول آن هستم و امروز که احساس می کنم به سطح قابل قبولی رسیده ام، به خود اجازه داده ام که برداشتهایم را به نگارش درآورم تا آموزه هایم را با شما نیز به اشتراک بگذارم و شما را هم به آشنایی و مطالعه و یادگیری آن دعوت نمایم. این گفتمان، اُنتولوژیک یا هستی شناسانه است و بر دیدگاه های فلاسفه برجسته ای سوار است و از سوی فردی ارائه می شود که خود فعال جدی عرصه و کسب و کار و از تصمیم سازان سرمایه گذاری بر کسب و کارهای نو یا همان ایده های استارت آپی در یکی از کشورهای توسعه یافته جهان است. او سابقه مطالعات علوم انسانی را به صورت جدی و عمیق دارد و یافته هایش نیز نه فقط نظری، بلکه مبتنی بر داده هایی مبسوط و گشترده است. ایرانی الاصل بودنش افتخاری است برای همه ما.

دکتر حمیدرضا جعفری
دکترای حرفه ای پزشکی، MBA مدیریت عمومی دانشگاه تهران و MBA مدیریت استراتژیک بازاریابی سازمان مدیریت صنعتی، فعال و مشاور ارشد در صنعت سلامت، مدرس و تسهیلگر مهارتهای نرم و مدرس و مشاور حوزه رهبری و مدیریت، مدرس بازاریابی، کوچ حرفه ای، مترجم، بنیانگذار و مدیرعامل روما
تحلیل انتقادی شکاف میان آموزش و اجرا در حوزه منابع انسانی ایران
در دهه اخیر، آموزشهای منابع انسانی در ایران به یکی از پررونقترین بازارهای حرفهای تبدیل شده است؛ رشد چشمگیر مؤسسات آموزشی، دورههای متعدد MBA و DBA و کارگاههای تخصصی، ظاهراً بیانگر توجه جدی سازمانها به توسعه سرمایه انسانی است. بااینحال، بررسیهای میدانی و مطالعات اخیر در سازمانهای خصوصی و دانشبنیان نشان میدهد که علیرغم این فراوانی، فاصلهای عمیق میان دانش نظری منتقلشده در این دورهها و توان اجرایی مشهود در محیطهای کاری وجود دارد. این شکاف که در ادبیات بینالمللی با عنوان “Knowing–Doing Gap” (Pfeffer & Sutton, 2000) شناخته میشود، بهعنوان یکی از موانع کلیدی تبدیل آموزش به عملکرد واقعی مطرح است. در ایران، بخش قابلتوجهی از برنامههای آموزشی منابع انسانی بدون نیازسنجی دقیق، بومیسازی مؤثر، یا ارزیابی اثربخشی برگزار میشوند و در نتیجه، خروجی آنها بیشتر به گواهینامهسازی و رزومهمحوری محدود شده است. این وضعیت، ضرورت نقد ساختاری محتوای آموزشی، مدلهای ارزیابی و سازوکار انتقال یادگیری به عمل را برجسته میسازد؛ چراکه تنها از مسیر بازنگری علمی این چرخه میتوان از آموزشزدگی به توسعه واقعی مهارتهای سازمانی گذار کرد. از این رو نویسنده با توجه به ۲۴ سال تجربه اجرایی و ۱۵ ساله تجربه علمی و آموزشی مرتبط با حوزه بحث و بررسی اسناد و مدارک موجود بین سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۵ و تجربیات و شواهد در عمل در بیش از ۱۳ صنعت قصد دارد این تحلیل را در سه بخش اصلی ارائه دهد تا با این بررسی شاید بتوان نسبت به بهبود دورهها و آموزشهای منابع انسانی و پرورده تر شدن فعالان حوزه منابع انسانی دقت بیشتری عمل نمود. این سه بخش تحلیلی عبارتند از: ۱. ریشهیابی و تشریح شکاف: چرا این پدیده رخ میدهد؟ ۲. شواهد و آمارهای گویا: نگاهی به دادههای داخلی و بینالمللی. ۳. نقشه راه برای پر کردن شکاف: راهکارهای عملی برای سازمانها و متخصصان.

دکتر مجتبی ناهید
مجتبی ناهید متولد سال ۱۳۵۷ در تهران با تحصیلات دکتری کارآفرینی گرایش سازمانی که ۲۴ سال تجربه کاری در ۱۲ صنعت متفاوت دارد. او مولف ۳ عنوان کتاب و ۴۳ مقاله علمی است. داور فصلنامه های تخصصی مدیریت است و مشاور منابع انسانی و مدیریت در شرکت های کوچک و متوسط بوده و هست.
عقلانیسازی بحران: چرا مدیران از دریافت کمک پس از جنگ امتناع میکنند؟
این گزارش به بررسی یک تناقض رفتاری در میان جامعه مدیران کسبوکار پس از جنگ اخیر ایران و اسرائیل میپردازد. دادههای عینی به روشنی از وخامت وضعیت اقتصادی و ضرورت حمایتهای بیرونی حکایت دارند، اما واکنش بخشی از مدیران حاکی از نوعی فاصلهگیری از پذیرش این نیاز است. در نگاه نخست، این واکنش شاید بهصورت ویژگی فردی یا سوءتفاهم اداری تعبیر شود، اما در سطحی عمیقتر میتوان آن را تجلی یک پاسخ جمعی و ناخودآگاه به تروما دانست.

دکتر امیرحسین جلالی ندوشن
دکتر امیر حسین جلالی ندوشن، روانپزشک اجتماعی و رواندرمانگر روانکاوانه فرد و گروه، دانشیار روانپزشکی در دانشگاه علوم پزشکی ایران، و رئیس شاخه ایران انجمن جهانی روانکاوی و رواندرمانی رابطهای (IARPP) است. او عضو هیأت مدیره و سخنگوی انجمن علمی روانپزشکان ایران است. دکتر جلالی ندوشن تحصیلات تکمیلی خود را در رواندرمانی روانکاوانه در مؤسسه ویلیام آلانسون وایت نیویورک و دیپلم گروهدرمانی روانکاوانه را در انستیتو تحلیل گروهی استکهلم گذرانده و از اعضای فعال جامعۀ جهانی تحلیل گروهی (GASI) به شمار میآید. وی به مطالعه روانکاوانه روندهای اجتماعی و پوپایی گروهی در سازمانها و گروه های بزرگ علاقه مند است، و در این زمینه تجربیاتی دارد.
چرا پاسخگویی قلب رهبری است؟

پیمان دیانی
فعال و خبره حوزه مدیریت منابع انسانی و مشاوره مدیریت با تحصیلات علوم مدیریتی و روابط کار در ایران و ایالات متحده که در شرکتهایی مثل مخابرات و ارتباطات سیار و در بخش خصوصی در شل،نوکیا زیمنس، انرژی دانا و کاله نیز اشتغال داشته است.