
مسئولیت در برابر پاسخگویی
مفاهیم «مسئولیت» (Responsibility) و «پاسخگویی» (Accountability) اغلب در ادبیات رهبری و حکمرانی بهجای یکدیگر به کار میروند، در حالی که این دو، مقوله هایی متمایز اما عمیقا به هم پیوسته هستند. درک این تمایز برای رهبران در تمام سطوح، از حکومتها و شرکتها تا سازمانهای غیرانتفاعی، امری ضروری است. مسئولیت به وظیفه و تعهد برای انجام کاری اشاره دارد، در حالی که پاسخگویی به الزام به پاسخ دادن در قبال عملکرد و نتایج آن وظیفه مربوط میشود. به بیان ساده، مسئولیت مربوط به «قبل» و «حین» عمل است و پاسخگویی مربوط به «بعد» از آن. در این مقاله با بهره گیری از نمونه های عملی، به تشریح این دو مفهوم، رابطه بین آنها، و پیامدهای نادیده گرفتن این تمایز حیاتی برای رهبران می پردازدیم.

گفتمانی نو در حوزه رهبری-بحث مقدماتی
بارها گفته و نوشته ام که رهبری، ضرورت اصلاح دنیای بهم ریخته و تاریک و پر از نابسامانی امروز ما و امری حیاتی بخصوص در زمینه گفت و گوهای ما یعنی در حوزه سازمان و کسب و کار است. به علاوه بارها گفته ام و نوشته ام که بخصوص در سطح عالی رهبری، ضرورت بازگشت به خویشتن و بازنگری و آغاز از خود، زیربنای آن است. اخیرا با گفتمانی متفاوت آشنا شده ام و چند سالی است مشغول مطالعه حول آن هستم و امروز که احساس می کنم به سطح قابل قبولی رسیده ام، به خود اجازه داده ام که برداشتهایم را به نگارش درآورم تا آموزه هایم را با شما نیز به اشتراک بگذارم و شما را هم به آشنایی و مطالعه و یادگیری آن دعوت نمایم. این گفتمان، اُنتولوژیک یا هستی شناسانه است و بر دیدگاه های فلاسفه برجسته ای سوار است و از سوی فردی ارائه می شود که خود فعال جدی عرصه و کسب و کار و از تصمیم سازان سرمایه گذاری بر کسب و کارهای نو یا همان ایده های استارت آپی در یکی از کشورهای توسعه یافته جهان است. او سابقه مطالعات علوم انسانی را به صورت جدی و عمیق دارد و یافته هایش نیز نه فقط نظری، بلکه مبتنی بر داده هایی مبسوط و گشترده است. ایرانی الاصل بودنش افتخاری است برای همه ما.

عقلانیسازی بحران: چرا مدیران از دریافت کمک پس از جنگ امتناع میکنند؟
این گزارش به بررسی یک تناقض رفتاری در میان جامعه مدیران کسبوکار پس از جنگ اخیر ایران و اسرائیل میپردازد. دادههای عینی به روشنی از وخامت وضعیت اقتصادی و ضرورت حمایتهای بیرونی حکایت دارند، اما واکنش بخشی از مدیران حاکی از نوعی فاصلهگیری از پذیرش این نیاز است. در نگاه نخست، این واکنش شاید بهصورت ویژگی فردی یا سوءتفاهم اداری تعبیر شود، اما در سطحی عمیقتر میتوان آن را تجلی یک پاسخ جمعی و ناخودآگاه به تروما دانست.

مسئولیت در برابر پاسخگویی"
مفاهیم «مسئولیت» (Responsibility) و «پاسخگویی» (Accountability) اغلب در ادبیات رهبری و حکمرانی بهجای یکدیگر به کار میروند، در حالی که این دو، مقوله هایی متمایز اما عمیقا به هم پیوسته هستند. درک این تمایز برای رهبران در تمام سطوح، از حکومتها و شرکتها تا سازمانهای غیرانتفاعی، امری ضروری است. مسئولیت به وظیفه و تعهد برای انجام کاری اشاره دارد، در حالی که پاسخگویی به الزام به پاسخ دادن در قبال عملکرد و نتایج آن وظیفه مربوط میشود. به بیان ساده، مسئولیت مربوط به «قبل» و «حین» عمل است و پاسخگویی مربوط به «بعد» از آن. در این مقاله با بهره گیری از نمونه های عملی، به تشریح این دو مفهوم، رابطه بین آنها، و پیامدهای نادیده گرفتن این تمایز حیاتی برای رهبران می پردازدیم.

گفتمانی نو در حوزه رهبری-بحث مقدماتی"
بارها گفته و نوشته ام که رهبری، ضرورت اصلاح دنیای بهم ریخته و تاریک و پر از نابسامانی امروز ما و امری حیاتی بخصوص در زمینه گفت و گوهای ما یعنی در حوزه سازمان و کسب و کار است. به علاوه بارها گفته ام و نوشته ام که بخصوص در سطح عالی رهبری، ضرورت بازگشت به خویشتن و بازنگری و آغاز از خود، زیربنای آن است. اخیرا با گفتمانی متفاوت آشنا شده ام و چند سالی است مشغول مطالعه حول آن هستم و امروز که احساس می کنم به سطح قابل قبولی رسیده ام، به خود اجازه داده ام که برداشتهایم را به نگارش درآورم تا آموزه هایم را با شما نیز به اشتراک بگذارم و شما را هم به آشنایی و مطالعه و یادگیری آن دعوت نمایم. این گفتمان، اُنتولوژیک یا هستی شناسانه است و بر دیدگاه های فلاسفه برجسته ای سوار است و از سوی فردی ارائه می شود که خود فعال جدی عرصه و کسب و کار و از تصمیم سازان سرمایه گذاری بر کسب و کارهای نو یا همان ایده های استارت آپی در یکی از کشورهای توسعه یافته جهان است. او سابقه مطالعات علوم انسانی را به صورت جدی و عمیق دارد و یافته هایش نیز نه فقط نظری، بلکه مبتنی بر داده هایی مبسوط و گشترده است. ایرانی الاصل بودنش افتخاری است برای همه ما.

چرا پاسخگویی قلب رهبری است؟"

تعدیل نیروی انسانی"
واژه تعدیل نیروی انسانی، خواه ناخواه با هیجانات ناخوشایند همراه است. هر چند عملی غیرانسانی به شمار می رود اما در فضای کسب و کار و بخصوص در بحرانها، گاهی گریزناپذیر است. اما موضوع اولا این است که همیشه در راس اقدامات مواجهه با بحران نیست و ثانیا انجام آن هم اصول و ملاحظاتی دارد. به مرور با هم به این مقوله می پردازیم و در اولین گام یک مدل عملیاتی برای تصمیم گیری در مقاله ای به قلم جناب آقای دکتر مجتبی ناهید به شما تقدیم می شود.