Roma logo
فهرست بستن
Language English
هشت گام توسعه مهارت های رهبری

هشت گام توسعه مهارت های رهبری

دکتر حسین گایینی دکتر حسین گایینی
5دقیقه
18 بهمن 1403

در اینجا می‌خواهیم ببینیم چگونه می‌توان مهارت‌های رهبری را توسعه داد:

1. باید بدانیدهدف چه شکلی دارد.

صدها کتاب در بازار وجود دارد که همه ادعا دارند رازهای رهبری یا مدیریت عالی را معرفی می‌کنند. همه اینها ترسناک، سردرگم کننده، و گاهی متناقض به نظر می‌رسند. پس یک رهبر الهام‌بخش باید چه‌کار کند؟ به همین خاطر به عنوان یک کارشناس و متخصص (کسی که مسئول توسعه رهبری در یک سازمان است) بسیار مهم است که خیلی شفاف، شایستگی‌های کلیدی رهبری که برای موفقیت در کسب و کار درحال حاضر و برای آینده لازم هستند را مشخص کنید (سری مقالات مدیر در نقش کوچ به شما کمک خواهند کرد تا دیدگاه تازه‌ای در این زمینه کسب کنید).
مدل‌های تحقیقاتی متعددی برای انتخاب وجود دارند. از این رو نیازی نیست از همان خشت اول شروع کنید. من متوجه شدم که بهتر است اول از همه استراتژی و الزامات رهبری شرکت خود را بشناسید، یک مدل شایستگی اولیه بسازید و بعد از مدیرعامل و مدیران اجرایی ارشد و همچنین دیگر ذی‌نفعان بخواهید این مدل را تایید کنند. اگر شما هم یک رهبر الهام‌بخش هستید که مدل شرکتی ندارید بهتر است که رهبران موفق در شرکتتان را مورد توجه قرار دهید. با آن‌ها صحبت کنید، از آن‌ها بپرسید چگونه موفق شده‌اند و بعد کتاب‌های خوب را مکمل این اطلاعات کنید.

2.آگاه باشید که در چه فاصله‌ای از هدفتان ایستاده‌اید – درخواست بازخورد بدهید.

اگر به یک ارزیابی ۳۶۰ درجه دسترسی داشته باشید، این ابزار یک روش عالی برای گردآوری بازخورد محرمانه درباره مهارت‌های رهبری تان است. بهتر است این ارزیابی براساس مدل رهبری شرکتتان باشد. همچنین می‌توانید از همکاران مورد اعتماد خود درخواست بازخورد مداوم بدهید. اگر مورد خاصی وجود دارد که سعی دارید ارتقاء دهید، مانند مهارت شنیدن ، می‌توانید از مدیرتان و یا یک کُوچ درخواست کنید شما را مشاهده کرده و در مورد آن مهارت بازخورد ارائه کند.
درحالی‌که بازخورد یکی از قدرتمندترین منابع توسعه فردی و حرفه‌ای است، متاسفانه معمولا نادیده گرفته می‌شود. اول از همه اینکه، مدیران خیلی در این کار مهارت ندارند. در واقع اغلب افراد برای ارائه بازخورد احساس خوشایندی ندارند. این مسئله در کنار واکنش عاطفی و احساسی طبیعی ما نسبت به بازخورد (بجنگ یا فرار کن) باعث می‌شود بازخورد چندانی دریافت نکنیم. هر چه در سازمان رتبه بالاتری داشته باشیم شرایط بدتر می‌شود (به آن سندرم “تنهایی در اوج” می‌گویند).

3. برای توسعه یک دلیل و چرا داشته باشید و با انگیزه باشید.

اگر کسی خودش نخواهد، پیشرفت برای او غیرممکن خواهد بود. انگیزه درونی نوعی نیروی محرک است— این بخش معمولا میان افراد موفق و بلندپرواز مشکلی نیست— برای آنها ارتقاء مهارت‌های رهبری کلید موفقیت محسوب می‌شود. در مورد دیگران تبدیل شدن به یک رهبر بزرگ یک فراخوان و بخشی از یک زندگی هدف-محور است.

4. دقیق و شفاف باشید.

طرح‌های توسعه زیادی دیده‌ام که مثلا در آن‌ها گفته شده،: “ارتقاء مهارت‌های رهبری” یا “تبدیل شدن به یک رهبر خوب”. این‌ها نیت خوبی دارند اما اگر هدف توسعه واقعی باشد، هیچ ارزشی ندارند. شما باید کنکاش کرده و مهارت‌ها‌ و رفتارهایی را مشخص کنید که اگر بهبود یابند تاثیر قابل توجهی بر بهبود عملکرد شما به عنوان یک رهبر خواهند داشت. و البته در کنار کشف نقاط قوت، شناسایی نقاط قابل بهبود هم اهمیت دارند.

5. یک برنامه آماده کنید و آن را بنویسید.

تحقیقات شفاف و روشن است: افرادی که برای خود هدف تعیین می‌کنند، موفق‌تر از کسانی هستند که چنین نمی‌کنند و چه بهتر که این اهداف دقیق و صریح و شفاف را بنویسید. طرح توسعه فردی (IDP) مخصوص به خودتان را آماده کنید. این‌کار را انجام دهید. شما سزاوارش هستید.

6. با هر روش یادگیری موجود همه نیازها را برطرف کنید.

شاید برای نیازهای بزرگ، تغییر شغل می‌تواند بهترین چاره (و قدرتمندترین) پیشرفت و توسعه باشد. از سویی دیگر، پیگیر پروژه‌هایی باشید که به شما در ارتقای مهارت‌های لازم کمک می‌کند. برای مثال اگر سعی دارید شنونده خوبی باشید، پروژه‌هایی را شروع کنید که در آن کارشناس موضوعی نباشید. بنابراین می‌توانید تمرین کنید تا به حرف‌های دیگران گوش کنید.

از دیگران (متخصصان، منتورها وکُوچ‌ها)، از دوره‌های آموزشی و کتاب‌ها یاد بگیرید. هر کاری که انجام می‌دهید دقت کنید که حتما خودتان را به چالش بکشید. اگر یک طرح توسعه مطمئن و قدرتمند داشته باشی، حتی فکر کردن به آن هم شما را می‌ترساند. باید ریسک‌پذیر باشید. این همان “شور توسعه” است که تاثیرگذارترین تغییرات رفتاری را موجب می‌شود.

7. میان همه اینها همبستگی و معنا ایجاد کنید.

درباره آنچه انجام داده‌اید، آنچه خوانده‌اید و آنچه یاد گرفته‌اید فکر کنید. این درس‌ها چه بودند؟ به بخش ثابت این مجموعه باید چه چیزی اضافه کنید؟ چه چیزی را باید کنار بگذارید؟ درباره خودتان چه یاد گرفتید؟ پیشنهاد می‌کنم یک کُوچ یا منتور معتمد داشته باشید تا در این موقعیت‌ها در کنار شما باشد.

8. در پایان، حس“چالاکی در یادگیری” را در خودتان پرورش دهید.

به تازگی یک تحقیق نشان داده که چالاکی و تداوم در یادگیری مهمترین شاخص در موفقیت رهبری است. کنجکاو باشید، از تجارب جدید استقبال کنید، چیزهای جدید را امتحان کنید و از مواجهه با چیزهای جدید و ناشناخته به خودتان افتخار کنید. پس مهارت یادگیری را یاد بگیرید و از این سفر لذت ببرید!

دکتر حسین گایینی

مهندسی مکانیک، MBA و DBA در دانشگاه تهران کوچ حرفه ای، مدرس و تسهیلگر مهارتهای نرم ، مشاور مدیریت، هم بنیانگذار کیفکو و بنیانگذار و مدیرعامل با کی کوچ، مترجم و نویسنده

تحلیل انتقادی شکاف میان آموزش و اجرا در حوزه منابع انسانی ایران

30 مهر 1404
5دقیقه

در دهه اخیر، آموزش‌های منابع انسانی در ایران به یکی از پررونق‌ترین بازارهای حرفه‌ای تبدیل شده است؛ رشد چشمگیر مؤسسات آموزشی، دوره‌های متعدد MBA و DBA و کارگاه‌های تخصصی، ظاهراً بیانگر توجه جدی سازمان‌ها به توسعه سرمایه انسانی است. بااین‌حال، بررسی‌های میدانی و مطالعات اخیر در سازمان‌های خصوصی و دانش‌بنیان نشان می‌دهد که علی‌رغم این فراوانی، فاصله‌ای عمیق میان دانش نظری منتقل‌شده در این دوره‌ها و توان اجرایی مشهود در محیط‌های کاری وجود دارد. این شکاف که در ادبیات بین‌المللی با عنوان “Knowing–Doing Gap” (Pfeffer & Sutton, 2000) شناخته می‌شود، به‌عنوان یکی از موانع کلیدی تبدیل آموزش به عملکرد واقعی مطرح است. در ایران، بخش قابل‌توجهی از برنامه‌های آموزشی منابع انسانی بدون نیازسنجی دقیق، بومی‌سازی مؤثر، یا ارزیابی اثربخشی برگزار می‌شوند و در نتیجه، خروجی آن‌ها بیشتر به گواهینامه‌سازی و رزومه‌محوری محدود شده است. این وضعیت، ضرورت نقد ساختاری محتوای آموزشی، مدل‌های ارزیابی و سازوکار انتقال یادگیری به عمل را برجسته می‌سازد؛ چراکه تنها از مسیر بازنگری علمی این چرخه می‌توان از آموزش‌زدگی به توسعه‌ واقعی مهارت‌های سازمانی گذار کرد. از این رو نویسنده با توجه به ۲۴ سال تجربه اجرایی و ۱۵ ساله تجربه علمی و آموزشی مرتبط با حوزه بحث و بررسی اسناد و مدارک موجود بین سال‌های ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۵ و تجربیات و شواهد در عمل در بیش از ۱۳ صنعت قصد دارد این تحلیل را در سه بخش اصلی ارائه دهد تا با این بررسی شاید بتوان نسبت به بهبود دوره‌ها و آموزش‌های منابع انسانی و پرورده تر شدن فعالان حوزه منابع انسانی دقت بیشتری عمل نمود. این سه بخش تحلیلی عبارتند از: ۱. ریشه‌یابی و تشریح شکاف: چرا این پدیده رخ می‌دهد؟ ۲. شواهد و آمارهای گویا: نگاهی به داده‌های داخلی و بین‌المللی. ۳. نقشه راه برای پر کردن شکاف: راهکارهای عملی برای سازمان‌ها و متخصصان.

دکتر مجتبی ناهید

دکتر مجتبی ناهید

مجتبی ناهید متولد سال ۱۳۵۷ در تهران با تحصیلات دکتری کارآفرینی گرایش سازمانی که ۲۴ سال تجربه کاری در ۱۲ صنعت متفاوت دارد. او مولف ۳ عنوان کتاب و ۴۳ مقاله علمی است. داور فصلنامه های تخصصی مدیریت است و مشاور منابع انسانی و مدیریت در شرکت های کوچک و متوسط بوده و هست.

عقلانی‌سازی بحران: چرا مدیران از دریافت کمک پس از جنگ امتناع می‌کنند؟

03 مهر 1404
5دقیقه

این گزارش به بررسی یک تناقض رفتاری در میان جامعه مدیران کسب‌وکار پس از جنگ اخیر ایران و اسرائیل می‌پردازد. داده‌های عینی به روشنی از وخامت وضعیت اقتصادی و ضرورت حمایت‌های بیرونی حکایت دارند، اما واکنش بخشی از مدیران حاکی از نوعی فاصله‌گیری از پذیرش این نیاز است. در نگاه نخست، این واکنش شاید به‌صورت ویژگی فردی یا سوءتفاهم اداری تعبیر شود، اما در سطحی عمیق‌تر می‌توان آن را تجلی یک پاسخ جمعی و ناخودآگاه به تروما دانست.

دکتر امیرحسین جلالی ندوشن

دکتر امیرحسین جلالی ندوشن

دکتر امیر حسین جلالی ندوشن، روان‌پزشک اجتماعی و روان‌درمانگر روان‌کاوانه فرد و گروه، دانشیار روان‌پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی ایران، و رئیس شاخه ایران انجمن جهانی روان‌کاوی و روان‌درمانی رابطه‌ای (IARPP) است. او عضو هیأت مدیره و سخنگوی انجمن علمی روان‌پزشکان ایران است. دکتر جلالی ندوشن تحصیلات تکمیلی خود را در روان‌درمانی روان‌کاوانه در مؤسسه ویلیام آلانسون وایت نیویورک و دیپلم گروه‌درمانی روان‌کاوانه را در انستیتو تحلیل گروهی استکهلم گذرانده و از اعضای فعال جامعۀ جهانی تحلیل گروهی (GASI) به شمار می‌آید. وی به مطالعه روانکاوانه روندهای اجتماعی و پوپایی گروهی در سازمانها و گروه های بزرگ علاقه مند است، و در این زمینه تجربیاتی دارد.

مسئولیت در برابر پاسخگویی

01 مهر 1404
5دقیقه

مفاهیم «مسئولیت» (Responsibility) و «پاسخگویی» (Accountability) اغلب در ادبیات رهبری و حکمرانی بهجای یکدیگر به کار میروند، در حالی که این دو، مقوله هایی متمایز اما عمیقا به هم پیوسته هستند. درک این تمایز برای رهبران در تمام سطوح، از حکومتها و شرکتها تا سازمانهای غیرانتفاعی، امری ضروری است. مسئولیت به وظیفه و تعهد برای انجام کاری اشاره دارد، در حالی که پاسخگویی به الزام به پاسخ دادن در قبال عملکرد و نتایج آن وظیفه مربوط میشود. به بیان ساده، مسئولیت مربوط به «قبل» و «حین» عمل است و پاسخگویی مربوط به «بعد» از آن. در این مقاله با بهره گیری از نمونه های عملی، به تشریح این دو مفهوم، رابطه بین آنها، و پیامدهای نادیده گرفتن این تمایز حیاتی برای رهبران می پردازدیم.

پیمان دیانی

پیمان دیانی

فعال و خبره حوزه مدیریت منابع انسانی و مشاوره مدیریت با تحصیلات علوم مدیریتی و روابط کار در ایران و ایالات متحده که در شرکتهایی مثل مخابرات و ارتباطات سیار و در بخش خصوصی در شل،نوکیا زیمنس، انرژی دانا و کاله نیز اشتغال داشته است.

چرا پاسخگویی قلب رهبری است؟

01 مهر 1404
5دقیقه
پیمان دیانی

پیمان دیانی

فعال و خبره حوزه مدیریت منابع انسانی و مشاوره مدیریت با تحصیلات علوم مدیریتی و روابط کار در ایران و ایالات متحده که در شرکتهایی مثل مخابرات و ارتباطات سیار و در بخش خصوصی در شل،نوکیا زیمنس، انرژی دانا و کاله نیز اشتغال داشته است.

رشد و توسعه فردی مسیری است که با همراهی و هدایت حرفه‌ای معنا پیدا می‌کند. در گروه روما، ما با بیش از یک دهه تجربه در حوزه آموزش، مشاوره، کوچینگ،برگزاری رویداد و ارائه محتوا همراه شما در این مسیر هستیم.