
استقرار مدیریت سرمایه انسانی
در روند و سیر تاریخی شکل گیری سازمانهای مدرن از بعد از انقلاب صنعتی و سیر تکوینی تفکر انسان و قالبهای کسب و کار، امروزه در جهان صحبت از بازگشت به اصالت انسان است. انسان چه به عنوان منبع، چه به عنوان سرمایه و چه هر اتلاق دیگری، نیاز است که در نهادی تحت عنوان سازمان جدی تر از قبل در نظر گرفته شود و ذهنیت صاحبان کسب و کار و گردانندگان آن، از دیدگاه ماشینی مهندسی که او را به مثابه چرخ دنده ای در ماشین بزرگ سازمان می بیند فراتر رود. بخصوص نظر به تغییرات در آگاهی انسان ها و مطالبه گری آنها از سویی و تغییرات سریع و متعدد فضای زمینه ای کار، این تغییر پارادایم را ضروری و حیاتی ساخته است.

استقرار مدیریت سرمایه انسانی روما به چه شکل است؟
استقرار مدیریت سرمایه انسانی، لزوما استفاده از فرد یا نرم افزار خاصی نیست. بلکه از یک تغییر نگرش و ذهنیت آغاز می شود که حیاتی است و زمینه ساز تغییر فرهنگ و نگرش در کل سازمان، و سپس بسته به بلوغ سازمان از کسب مشاوره از متخصصین برای طراحی و تبیین فرآیندها و رویه ها و زیرساخت تا استقرار نفر و نفرات و شکل گیری دپارتمان و کسب کرسی در هیات عامل و هیات مدیره پیش می رود.

ضرورت تغییر نگرش
در کشور ما رویکرد به انسان در حوزه کار، همچنان همان نیرو است. شاید حتی چیزی کمتر از آن یعنی به مثابه مهره هایی در چرخ دنده های ماشین سازمان. هنوز هم برخی سازمانهای بزرگ بخش هایی تحت عنوان مالی-اداری یا حتی کارگزینی دارند که مسوول رسیدگی به مهره های ماشین سازمان هستند. این وضعیت تاسف بار حتی در قوانین کار هم تبلور یافته است و هنوز هم به مثابه پارادایم های اولیه حوزه کار، تمامی انسان های شاغل در یک سازمان، کارگر تلقی می شوند. نه اینکه بنا بر جسارتی به کارگر و مقام ارزشمند او در توسعه کشور باشد. منظور نگرشی است که به انسان به عنوان بازوی عملیاتی و انجام دهنده صرف است.
از سوی دیگر در دنیای مدرن و همزمان با ارتقای قدرت تفکر انسان، پارادایم های جدیدی در نگاه به انسان حاکم شد و پس از مدتی بخش یا دپارتمانی به عنوان منابع انسانی شکل گرفت که باز هم در پس آن، انسان ها جزو منابع سازمان به شمار می آمدند. سپس این دیدگاه به سرمایه انسانی تغییر یافت تا جایگاه انسان ارتقا یابد و امروزه در بسیاری از سازمان های بزرگ دنیا حتی این عناوین دیگر دیده نمی شوند و با عباراتی نظیر People & Culture جایگزین شده است تا نشان از ضرورت تغییر ذهنیت ها نسبت به انسان باشد.
حال ما که از این غافله عقب مانده ایم، امروزه مواجه با مسایل بسیاری در حوزه انسان هستیم و اغلب سازمانها ولو به صورت نمایشی در حال تفکر یا حتی گامی پیشتر، شکل دهی بخش یا عنوانی ذیل عناوین ذکر شده مرتبط با امور انسان در سازمان هستند.
به علاوه ضرورت دارد به خاطر بسپاریم که این مقوله وظیفه یک شخص یا واحد یا بخش خاص در سازمان نیست بلکه تشکیل این واحد یا انتصاب شخصی به این عناوین، صرفا به عنوان پرچمدار این حوزه در سازمان است و امور مربوطه با تمامی مدیران متصل است. هرچند خود این شغل، وظایف بسیار تخصصی و علمی بر عهده دارد.
البته هر سازمان به فراخور مرحله ای از بلوغ که در آن است یا فرهنگ سازمانی و یا عوامل دیگری ، نیاز به استقرار بخشی از این سیستم دارد: گاهی صرفا در مرحله تغییر نگرش مدیران هستیم، گاهی یک متخصص با تسلط بیشتر بر حوزه ای از حوزه های دانش تخصصی HR کافی است و می توان کنارش از مشاورین متعهد این حوزه بهره برد، گاهی یک HR Generalist نیاز است و گاهی تشکیل یک تیم متخصص.

آنچه مهم است بدانیم این است که استقرار مدیریت سرمایه انسانی، پیش از آنکه نرم افزار یا سخت افزار یا نفرات باشد، تغییر در نگرش و تفکر گردانندگان و صاحبین کسب و کار است. ما از اینجا کنار شما قرار می گیریم.
خدمات مشاوره ای روما
مشاورین عضو یا میهمان روما در مدیریت سرمایه انسانی
رشد و توسعه فردی مسیری است که با همراهی و هدایت حرفهای معنا پیدا میکند. در گروه روما، ما با بیش از یک دهه تجربه در حوزه آموزش، مشاوره، کوچینگ،برگزاری رویداد و ارائه محتوا همراه شما در این مسیر هستیم.
سوالات متدوال
روما آموزش را یک سفر می داند. ما قبل، حین اجرا و بعد از آموزش همراه شماییم. به علاوه برای یادگیری اثربخش انواع روشهای تعاملی آموزشی، بروز ترین منابع و مآخذ بهره جوییم.
چون باور داریم یک راهکار مناسب همه نیست. بلکه باید بر اساس نیاز و چالش خاص هر کدام از ذی نفعانمان، راهکار متناسب را در قالب پیشنهاد اختصاصی ارائه کنیم. پس هیچ نسخه عمومی را توصیه نمی کنیم.
چون آموزش، نوعی سرمایه گذاری است و پیشنهاد ما این است که بجای تعریف آن ذیل هزینه ها که مستقیم بر نگاه شما اثر خواهد داشت، به بازگشت سرمایه فکر کنید.